دانیال وفایی فردانیال وفایی فر، تا این لحظه: 14 سال و 7 ماه و 3 روز سن داره

گل پسری قند عسلی

گردشی در یک روز گرم تابستونی

1392/5/4 3:26
392 بازدید
اشتراک گذاری

سلام بر همه.

 

امروز صبح منو بابا گلی و علی جون و دنی جون ناهار رفتیم بیرون شهر (تو جاده چالوس)روستایی بنام پل خواب.لبخندلب رودخونه رفتیم کلی هم عشق صفا کردیم جای همه فامیل و دوستامون خالی کلی خوش گذشت.چشمک(چون لب رودخونه بودیم منم واسه مطلبم رنگ آبی انتخاب کردم)

 

 بعداز کلی شنا کردن و ناهار خوردنو هندونه نوش جان کردن خسته و کوفته اومدیم خونه و شب بعد از شام ، رفتیم خونه ی عمو جهانگیر اونجا هم کلی بازی........... و خلاصه حسابی خوششششششششششششششش گذشت.  

 قاچ هندونه خوشمزس؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟

 

صفاصفاست اینجا چه با صفاست اینجا...............

جای همه خالی هههههههههههههههههههه

 

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (15)

شاینا و مامانی
4 مرداد 92 2:23
سلاممم خاله جونم مرسییییییییی که بهمون سر زدی عزیزممم



هوراا یه اشنا تو چالوس پیدا کردیم تلپ بشیمممم



شاینا هندونه دست اقا دنی رو دیدیه نصف شبی هوس کرده حالا من چیکار کنم نداریم





قربونش بشم نمیدونستم ببینه هوس میکنه ببخشید
مارمولک بابا
4 مرداد 92 2:42
سلام من مامان محمد هستم چه پسر نازی دارید زنده باشه اگر مایلید تبادل لینک کنیم راستی یادتون نره به ما سربزنید پشیمون نمی شید مرسی بازم سر میزنم
علی
4 مرداد 92 3:00
سلام اگه دوست داشتید عکس نینی تون طراحی کنم بزارم توی وبم وهمه ازش استفاده کنند حالا برید یک نگاه هی بندازید با عنوان نینی های شما بعد بهم خبر بدید
علی
4 مرداد 92 11:54
یه عکس از پسرتون درست کنم بذار تو وبلاگتون بعد اموزش درج لینک بهتون میدمhttp://yagot1000.niniweblog.com/page12.phpاموزش درج لینک
مرسی از لطفتون لینکو یاد گرفتم
علی
4 مرداد 92 14:45
باشه چشب بزودی عکس را درست میکنم واستون میزارم


مچکرم
شاینا و مامانی
5 مرداد 92 22:01
عزیزم ما دزفولیم
همشهری مامان لوبیا کوچولو


ا چه جالب
مامان مهساجون ومعین جون
6 مرداد 92 18:49
سلام عزیزم چقده بزرگ شدی هزار ماشاله دلم برات یه ذره شده الهی فدات بشم کی میای ببینیمت


منم دلم (سوخته)منظورش تنگ شده
مامان مهساجون ومعین جون
6 مرداد 92 18:53
دوستون داریم همیشه خوش باشین همیشه بگردش

تو این شبها مارو هم دعا کن
مرسی حتما شما هم ما رو دعا کنید
نسترن
7 مرداد 92 11:40
سلام عزیزم وبلاگ واقعازیبایی داری اگه خواستی من روبااسم جملات عاشقانه روانشناسی لینک کن نظربده تامنم لینکت کنم.ممنون میشم


حتما
مامان مهساجون ومعین جون
9 مرداد 92 18:35
الهی فدات بش به این مامان بگو اینقده تو اینترنت نچرخ یکم توی وبت عکس جدید بزاره ببینیمت


به روی چشم (حتما)
اجی مهسا
11 مرداد 92 16:23
سلام . دلم براتون تنگ شده راستی داداش علی تولدت مبارک
مامانی هستی جون و هیربد جونی
11 مرداد 92 18:53
سلام عزیزم هزار ماشاا... بچه های نازی دارید خدا براتون ببخشه . به امید خدا علی آقا حتما کنکور قبول میشه . از طرف من دنی نازنازی رو ببوسیدش. با اجازتون سیری در وبلاگتون داشتم .


خوشحالمون کردین
مدرسه ی مامان ها
17 مرداد 92 13:00
سلام مامان عزیز
ممنون که به مدرسه ی خودتون تشریف آوردید، ما شما رو به جمع مامان های مدرسه اضافه کردیم
باز هم پیش ما بیاید، ان شاالله که همیشه خوش باشید و بهتون خوش بگذره


مچکرم
مامان مهساجون ومحمدمعین جون
22 مرداد 92 19:08
پس عکسای جدید کوووو؟
دلم تنگید من عکس می خوام یالا


عجله نکن والا بزودی میان ان شااله
مامان فاطمه کوچولو
11 شهریور 92 0:07
نوش جاااااااااااااااااان عزیزم. چه هندونه ی قرمز آبداری