شعرهای جدید
باران
وقتی میاد فصل خزان ابرا میان تو آسمون بارون میاره بارون میاره
وقتی که بارون میباره هرکی پا بیرون میزاره یه چتری داره یه چتری داره
وقتی که بارون بند میاد ابرا میشن سوار باد میرن دوباره میرن دوباره
خورشید خانوم پیدا میشه لباش به خنده وا میشه صفا میاره صفا میاره
حیوانات
حیوونا خیلی هستند اهلی وحشی هستند
گاو بچه اش گوساله بز بچه اش بزغاله
گوسفند و میش و بره می چرند توی دره
اسب و شتر تو صحرا بار میبرند به هر جا
شب یلدا
شب شب شب شب اومد کدوم شب
اون که موهاش سیاهه رو دامنش یک ماه کدوم ماه
اونکه تو آسمونه قشنگ و مهربونه
چادر نقره داره دور و برش پر شده از ستاره کدوم کدوم ستاره
ستارهای که مثل یک چراغه مثل گلهای یاس توی باغه
روی گلها می شینه چشماشو هی باز می کنه می بنده
دنی جون مامانی این شعرای جدید مهد کودکش رو هم از حفظه (قربونش بشم)