دانیال وفایی فردانیال وفایی فر، تا این لحظه: 14 سال و 7 ماه و 2 روز سن داره

گل پسری قند عسلی

شنبه 1388/7/11

1391/7/11 12:48
436 بازدید
اشتراک گذاری

سلام بر همه

ما یه خانواده سه نفره تنها تو شهر کرج زندگی میکردیم که با اومدن تو میشدیم چهار نفر.نصف شب به عمه جون خبر دادیم واون از تهران به بیمارستان امام خمینی کرج دنبالمون اومد و کله سحر با اذان صبح منو بردن اتاق عمل و بعد از 10 دقیقه تو به دنیا اومدی و شادی به دل هممون گذاشتی.

 

هوراهوراهوراهوراهوراهوراهوراهوراهوراهوراهوراهوراهورا

 

 

 

 

شنبه صبح زودبابا جونت خبر تولدت را به همه داد و بعد از چند ساعت یکی پس از دیگری به من زنگ میزدن و تولدت را تبریک می گفتن.قربونت بشم عمه جون واسه ما خیلی زحمت کشید دستش درد نکنه ان شاالله واسه شادیهاشون جبران کنیم.   

فردای روز تولدت عزیزجون و عمه فاطمه با قطار اومدن پیشمون و همین طور چند روز بعدش مامان گوهرو زن دایی اعظم آجی نیایش پیشمون اومدن و چند روزی خونمون بودن.با اومدنت همه خوشحال بودن بخصوص دادش علی ذوق میکرد که داداش کوچولو داره.

(ت و ل د ت م ب ا ر ک ب ا د)

دورت بگردم امروز هم سومین تولدته برات جشن نمیگیرم آخه باباجونت ماموریت یزد رفته معلوم نیست کی خونه برگرده. منم میدونم چون پلو ماهی خیلی دوست داری برات درست میکنم عصری هم میبرمت پارک تا میتونی بازی بکنی و سر فرصت مناسبی واست یه جشن تولد کوچولو میگیرم.

(عزیز دلم سومین تولدت مبارک)


 

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (3)

راضیه مامان محیا جون
11 مهر 91 15:23
سلام گل پسر تولدت مبارک عزیزم
بوس بوس بوس از طرف محیا جون
دوست دارمممممممممم


محیا جون مرسی من هم میبوسمت بوس بوس بوس بوس
مامان مهساولوبیاجون
12 مهر 91 15:12
سلام عزیزم تولدت مبارک ماهی پلو خوردی دانیال جون بامامان جون به پارک رفتی امیدوارم بهت خوش گذشته باشه ایشاله نی نی ماهم زود بیاد ومثل خودت خوشکل وشیرین زبون باشه عزیزم الهی صدساله بشی
زن عموی گلم مرسی که به وبم اومدی تبریک گفتی میبوسمت
خاله شادی
27 آبان 91 18:17
سلام عزیز خاله ببخشید تولدت رو تبریک نگفتم و دیر به وبت سر زدم ایشالله هزار ساله بشی و از اینجا تولدت رو من و عمو احسان تبریک میگیم خیلی جیگر طلا دوستت داریم مخصوصا اون شیطونی هاتو میبوسمت