دانیال وفایی فردانیال وفایی فر، تا این لحظه: 14 سال و 5 ماه و 30 روز سن داره

گل پسری قند عسلی

چند تا عکس

دانیال در حال درست کردن کاردستی   (ستایش جون و نیایش جون دختر دایی دنی)   و  (آرام دختر خاله دنی) آقا متین پسر خاله دنی و دوباره آرام جون دختر خاله آقا محمد معین پسر عموی دنی ...
26 ارديبهشت 1393

پایان سال 92

خدایا به امید خودت نه امید به خلق روزگار   سلام بر همه دوباره بعد از یک ماه و نیم اینترنتمون وصل شد و بر گشتیمممممممممممممممممممممممممم حالا سر در گم و نمیدونم از کجا شروع بکنیم...................................... قبل از سال تحویلی 93 رفتیم دزفول اونجا خیلییییییییییییییی خوش گذشت. و دهم فروردین اومدیم کرج خونه خودمون عکسای عید نوروز     دنی در کنار سفره هفت سین سال 93 بهار 93 منزل خودمان خوشتیپ مامانی هومن اعتمادی 7ساله_متین نجاتی10ساله_دانیال وفایی فر 4/5 ساله ...
24 ارديبهشت 1393

دنی در نمایشگاه کتاب سال93

خدایا به امید خودت نه امید به خلق روزگار سلام بر همه.   صبح روز 19 اردیبهشت دنی همراه مامانش رفت نمایشگاه کتاب تو مصلی امام خمینی .......... جاتون خالی به دنی حسابی خوش گذشت اونجا صورتش رو نقاشی کرد وبا هم سن وسالای خودش نقاشی کشید و کمی هم خمیر بازی کرد و یه قسمت هم وسیله بادی بود اونجا هم بازی کرد و عکس یادگاری هم انداخت............. از نمایشگاه چندتا کتاب و کارت رابطه ها و همین طور کارت حیوانات اهلی و حیوانات وحشی هم خریدیم راستی یادم رفت بگم یه نقاب مرد عنکبوتی هم خریدیم خلاصه از صبح چرخیدیم تا هلاک شدیم و خسته وکوفته عصر اومدیم خونه............... با خوشحالی تمام وجودش نقاشی میکشه الهی که همیشه خند...
24 ارديبهشت 1393

آغاز سال 93

خدایا به امید خودت نه امید به خلق روزگار   سلام بر همه یک ماه  مونده به سال 93 دنی رو کلاس قرآن با اشاره ثبت نام کرده بودم که همچنان ادامه داره و الانه میره کلاس قرآن............................ تاحالا 22 آیه رو هم با معنی و عربی به اشاره بلده قربونش بشم کلاسش رو خیلی دوست داره بیشتر بخاطر بازی کردنش دوستش داره اونجا کلی دوست پیدا کرده و بازیهای جدید رو هم یا گرفته.   قربونت بشم الهی که قرآن حافظت باشد الهی دورت به گردممممممممممممممممممممممممممممممم دنی با دوستای قرآنیش در حال خوردن ماکارانی   ...
23 ارديبهشت 1393

پارک ارم

  خدایا به امید خودت نه امید به خلق روزگار   دو ماهی میشد که بابا جون بهت قول داده بود که یه روز ببره باغ وحش تو پارک ارم. بلاخره امروز قبل از ظهر به قولش عمل کرد منو تو بابایی باهم رفتیم پارک ارم . اونجا من رفتم نمایشگاه بهاره واسه خرید و کاش نمیرفتم و همراه شما مییومدم باغ وحش .................. تو بابایی کلی بهتون خوش گذشته بود   بریم واسه دیدن عکسها    دنی تو دل (کیسه)کانگورو   چشم میمونه کوچولو به بستنی دنی  آخی میمونه خشکش زده.................................     اوه ه ه ه ه ه ه ه ه ه ه  لا لا نازی نازی نازی ...
16 اسفند 1392

بعد از چند روز تاخیر اومدیم

خدایا به امید خودت نه امید به خلق روزگار   گل پسرم............................................... الهی دورت به گردم امروزکله صبح از خواب بیدار شدم دیگه خوابم نیومد با خودم گفتم فرصت خوبی بشینم پای اینترنت و به وبت یه سر بزنم و..................... دیدم که خیلی وقته که واست هیچ مطلب و عکس واست یادگار نذاشتم قربونت بشم این روزا مشغولاتم زیاد یه سری کارهای خونه یه سری خریدهای قبل از عید دوخت دوزو و.. هزار ماشاله به این روزها که مثل برق باد هم زود میگذرن الان سه هفته ای هستش که دیگه مهد نمیری تصمیم گرفتم که مغز بادومی رو ببرمش کلاس جامعه القران آخه به خونمون خیلی نزدیکه دیدم که فرصت خوبیه و تازه اینکه ی...
8 اسفند 1392

نیمه دی ماه

  خدایا به امید خودت نه امید به خلق روزگار الان که دارم این مطلب رو واست بنویسم تو خواب ناز هستی داداش علی از باشگاه اومده رفته حموم و بابا جونت هم طبق معمول رفته ماموریت (شیراز)الان ساعت 8 و 15 دقیقه شب دو شنبه   92/10/23 هستیم.     امروز هوا خیلی سردبود من و تو با هم رفتیم کلاس و خاله مونا گفت که قرار یه سری از کارهای بچه ها رو که تو این مدت اومدن کلاس بهشون بدن تا ببرنشون خونه و یادگاری نگه دارن ........... ................................................ عکساشونو بزودی میزارم   امشب 26 دی هستیم پسر عمو جهانگیر(آقاشکور)دو روزه مهمونمونه آخه امتحاناتش تموم شده اومده خونه ما مامان ...
11 بهمن 1392